1. خانه
  2. ساختمان
  3. ویژه برنامه رادیو اقتصاد با حضور دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه صنعت ساختمان

ویژه برنامه رادیو اقتصاد با حضور دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه صنعت ساختمان

دکتر-میثم-مداح-کار-آفرین-نمونه

ویژه برنامه رادیو اقتصاد با حضور دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه صنعت ساختمان

رادیو اقتصاد ویژه برنامه شب آفتابی با حضور مهمان ویژه برنامه کارآفرین نمونه صنعت ساختمان ، جناب آقای دکتر میثم مداح و مجری جناب آقای علی جعفری و با حضور جناب آقای مهندس مسیح کریمیان کارشناس کسب و کار مورخ 1402/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام او که نام آورترین است                        حکایت هایش با حکمت قرین است

فرآیندهای توسعه و رشد در کسب و کارهای کوچک و متوسط کار آفرین نمونه چیست ؟

برای خیلی ها که صاحب کسب و کار کوچکی هستند. و فعالیت می کنند دغدغه ی خیلی مهمی است. که چگونه هم آنچه که هستند را حفظ کنند. و هم در کنار حفظ موقعیت موجود در بازار سعی در رشد و توسعه کسب و کار خود داشته باشند. می دانیم که شرایط اقتصادی خیلی شرایط به سامانی نیست و مشکلات اقتصادی زیادی وجود دارد. ولی در کنار این سختی ها حتما راه کارهایی برای توسعه وجود دارد.

اینجا شب نشینی شب آفتابی است. و ما به عادت چهارشنبه شب ها در مورد کسب و کارهای کوچک و متوسط صحبت می کنیم. امشب در خدمت دو مهمان گرانقدر هستیم.

جناب آقای مهندس مسیح کریمیان کارشناس کسب و کار و جناب آقای دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه در حوزه صنعت ساختمان

اگر صاحب کسب و کاری هستید. به ما بگویید برای توسعه کسب و کارتون چه کارها انجام می دهید. و چه راه هایی را طی می کنید. علی رغم همه سختی ها و مشکلاتی که در راه کسب و کارتون هست. همه را با ما به اشتراک بگذارید.

یک فرصت خوبی فراهم هست که اگر کاری را انجام می دهید. و کسب و کاری راه انداختید مهمان های ما به صورت کامل و جامع شما را راهنمایی  کنند.

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه صنعت ساختمان

من خیلی دوست دارم امشب برای شنوندگان این برنامه قصه ای را تعریف کنم. که قصه ی کسب و کار ماست و احساس می کنم. که شاید برای خیلی از دوستانی که درآمد کمی دارند. و کارمند هستند. و دخلشون با خرجشون نمی خواند. می تواند صحبت های من خیلی روشنگر مسیر کارآفرینی باشد. کسب و کار خودشان را راه اندازی کنند. و بتوانند درآمد های بیشتری داشته باشند. و بهتر و بهتر از قبل زندگی کنند .

کار از سنین پایین

من از سن 18 سالگی در وزارت صمت استخدام شدم ، کارمند بودم و سال 1393 هم ازدواج کردم. بعد از ازدواجم یک اتفاق خیلی خوبی افتاد ترفیع گرفتم. و از کارمندی به رئیس اداره رشد کردم.

کارمند بودن برای من ارزش محسوب نمی شد ! میخواستم یک کارآفرین نمونه باشم.

چند سال در وزارت صمت و سازمان اقتصادی کوثر مدیر بودم. تا اینکه یک روز به خودم اومدم و گفتم که من با حقوق کارمندی هیچ وقت نمی توانم. اون حد از رشدی که دوست دارم داشته باشم. هیچ وقت نمی توانم به آرزوهایم برسم و بعد از این تصمیم گرفتم از کارمندی فاصله بگیرم بیرون بیایم و کسب و کار خودم را درست کنم. و سال 1396 این اتفاق افتاد. مهندسی عمران را از دانشگاه تهران جنوب و ارشد هم از دانشگاه تهران مرکز گرایش ژئوتکنیک گرفتم و بعد از پایان ارشد از مجموعه دولت با مرخصی بدون حقوق خارج شدم.

سعی و خطا و تجربه کنید

اول دیدی نداشتم و فکر می کردم با این تحصیلات که کسب کرده ام می توانم در حوزه ی بازسازی و دکوراسیون داخلی خیلی موفق باشم. یک مغازه کوچکی با همراهی یکی از دوستانم راه اندازی کردیم و کار دکوراسیون داخلی انجام می دادیم. بیشتر از خانه های قدیمی ساز ، فروشگاه ها و مغازه ها شروع کردیم و برای آنها طراحی می کردیم ، دکور میزدیم و از این راه درآمد بیش از حقوق کارمندی را توانستیم کسب کنیم.

از تو حرکت و از من برکت

من یک چیزی را در کسب و کار و کار آفرینی تجربه کردم و اسم آن را بخت اول می گذارم. دقیقا مصداق این جمله است که خدا می گوید از تو حرکت از من برکت. یعنی وقتی تو وارد مسیری جدید می شوی درهای به روی شما باز می شود و در اولین قدم ها می خواهد به شما نشان دهد مسیری که دارید می روید مسیر خوبی است و بهتر از مسیر قبلی می باشد . البته اینم باید حتما عرض کنم که باید حتما پشت هر کاری فکر و برنامه باشد و خیلی آیتم های مختلفی را در نظر گرفت و کامل سنجیده شود .

سال 96 شروع به فعالیت کردیم و سال 98 به این نتیجه رسیدیم که این فعالیت هم سقف درآمدی برای ما دارد ، چون ما دو نفر هستیم و یک انرژی و زمان محدودی داریم نمی توانیم بیشتر از یک سقف درآمدی داشته باشیم . این فعالیت هم به رکود خورد و این اتفاق مارو کمی دل زده کرد.

این نکته نیز خیلی قابل تأمل است که اگر یک کاری را شروع کردی و یه جایی دیدی این کار اون کاری نیست که شما دنبالش بودید اصلا نترسید همان لحظه آن را کنار بگذارید ، ما نیز همین کار را کردیم.

دکتر-میثم-مداحمکار-آفرین-نمونه-صنعت-ساختمان
دکتر-میثم-مداحمکار-آفرین-نمونه-صنعت-ساختمان

مجری آقای کریمیان من در داستان جناب آقای دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه :

نکته ای به نظرم رسید که می خواهم نظر شما را هم بدونم ، می گویند یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است. یک جایی آدم ها باید تصمیم بگیرند. که ما هر چقدر تلاش کردیم و یک مسیری را طی کردیم ولی نشد. یک زمانی تصمیم میگیریم که بایستیم و ادامه بدیم ولی یک جایی مثل تصمیم دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه صنعت ساختمان کلا مسیر را عوض می کنیم. کدام مسیر درست است ؟

مهندس کریمیان :

نمی توان گفت کدام نسخه ی واحدی برای همه کسب و کارهاست. در یک جایی شما نشانه ها را در سمت و سویی می بینید که آینده و افق کسب و کار خود را روشن می بینید ولی شرایط حال و شرایطی که در آن قرار دارید راضی کننده نیست ، آنجا گزینه پای مردی و صبوری و استقامت جواب می دهد ولی یک جایی شما آینده و افق کسب و کاری خود را روشن نمی بینید حتی شاید در شرایط خیلی خوبی قرار داشته باشید اتفاقا آنجا باید تغییر داد.

ما یک مثالی به نام دام موفقیت داریم . خیلی وقت ها ما کسب و کاری راه می اندازیم و خیلی هم خوب کار می کنیم ولی چون از آینده و افق کار غافل و به همین موفقیت راضی می شویم ، درآینده می بینیم از یه جایی به بعد برای تغییر دیر شده است . به این دلیل در کنار همه کارهای روزمره که انجام می دهیم یک نگاهی هم باید به آینده کسب و کار داشته باشیم و این فاکتوری است که تعیین می کند شما استقامت و پای مردی درپیش بگیرید و یا زمان تغییر کسب و کارتان می باشد .

مجری :

ضمنا فکر میکنم یک نکته دیگری هم وجود دارد ، هر کسب و کاری و هر کارآفرین نمونه یک حدود توسعه دارد و از یک جایی به بعد بیشتر بسط پیدا نمی کند. به نظرم خیلی وقت ها ما در محاسبه حدود توسعه هم دچار اشکال می شویم. در واقع اون حد را نمیدانیم کجاست. و از یک جایی به بعد به دور خود می گردیم.

مهندس کریمیان :

یک بحثی در کسب و کارهای نوپا به نام مقیاس پذیری و یا اصطلاحا اسکیر شدن وجود دارد. که بسیار مبحث مهمی است. برای کسب و کاری که می خواهد افق خیلی بزرگی داشته باشد. باید این امکان فراهم باشد. که کسب و کار خود را در ابعاد بسیار بزرگی گسترش دهد. خیلی از کسب و کارهای نوپا با یک امید و انرژی زیادی می آیند و شروع به فعالیت می کنند. ولی در بحث مقیاس پذیری به مشکل می خورند. و همه تلاش ها در یک جایی ناتمام می ماند.

دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه صنعت ساختمان :

سال 96 ما احساس کردیم که زحمت زیادی می کشیم و بابت این زحمت و خدماتی که ارائه می دهیم درآمد خیلی کمی داریم . مدل های متفاوتی را دیدیم که ما کار خدماتی را انجام می دهیم ولی سود بیشتر را کارفرما می برد و ما خودمان را جایگزین کارفرما کردیم .

من کسب و کار قبلی را با فروختن طلاهای همسرم شروع کرده بودم و از سود کسب و کار خودرویی خریده بودم که برای شروع فعالیت خودرو را نیز فروختم .

وارد بازاری شدیم که خانه های قدیمی که به شدت نیاز به بازسازی داشتند را خریداری می کردیم و بعد از بازسازی خودمان می فروختیم و می توانستیم به جز خدماتی که ارائه می دادیم یک ارزش افزوده ای را هم اضافه کنیم و سود بیشتری ببریم.

خوش بختانه در سالهای 96 تا 99 ما درگیر این کسب و کار بودیم و توانستیم سرمایه ای را فراهم کنیم .ما ملک های مختلفی که به واسطه تخریب بخش های از ملک ، مشتری مصرف کننده خریداری نمی کرد ، خرید می کردیم و در اصل بازسازی و نوسازی می کردیم و با ارزش افزوده ای که ایجاد می شد می فروختیم و از این طریق توانستیم چیزی حدود 50 درصد به سرمایه اولیه اضافه کنیم.

این فرآیند به قدری از کسب و کار قبلی ما بهتر بود که سال 1400 ما تصمیم گرفتیم که ملک کلنگی خریداری کنیم و به ساخت وساز مشغول شویم.

سال 1400 موفق شدیم اولین زمین کلنگی را در مناطق جنوبی تهران خریداری کنیم

یک ساختمان 4 طبقه تک واحدی را ساختیم و البته پولمان کم بود و یکی از واحدها را پیش فروش کردیم تا هزینه ساخت تامین شود . چون ما ساختمان هایی با متراژ کوچک می ساختیم و در عرض 4 تا 5 ماه تمام می شد و در یک سال توانستیم 2 تا ساختمان را به اتمام برسانیم . در کنارش دوستان دیگر هم به ما مراجعه کردند و درخواست داشتند که سرمایه های آنها را هم وارد حوزه ساخت و ساز کنیم . ما تصمیم گرفتیم یک شرکت تعاونی مسکن ایجاد کنیم و با استفاده از این سرمایه های خرد ساختمان سازی را گسترش دهیم .

دکتر-میثم-مداح-کارآفرین-نمونه-صنعت-ساختمان
دکتر-میثم-مداح-کارآفرین-نمونه-صنعت-ساختمان
مجری :

اینجا نگه داریم برای اینکه در این بخش سرمایه ، بیرون از استودیو با هم گپ می زدیم ، من در مورد سوءتفاهمی که اکثر آدما در مواجه با آدمی که کسب و کاری داره توضیح دادم ، می خواهیم نظر مهندس کریمیان را هم بپرسیم . معمولا وقتی در کشور ماصحبت از راه اندازی کسب و کاری می شود به صورت پیش فرض و بدون داشتن اطلاع ،دو حالت در نظر گرفته می شود ، اول : یک بنیه مالی قوی از طرف خانواده دارد (بچه پولدار بودن ) و دوم : طرف به جایی وصل است ، رانت دارد و یا اینکه امکان استفاده از روابط مختلف و امتیازاتی را دارد که توانسته ریسک کند و کسب و کار جدیدی راه اندازی کند ؟

البته نفس ارتباطات نه چیز بدی و نه اشتباه است و در همه جای دنیا می گویند سعی کنید همیشه ارتباطات قوی تری داشته باشید ولی اینجا منظور روابطی است که خیلی قانونی و سالم نیست و امتیازاتی که به واسطه ی پارتی بازی و آشنایی داشته باشند . جناب آقای دکتر مداح وقتی در مورد صنعت ساختمان صحبت می شود در درجه اول بخش سرمایه اش خیلی پررنگ است . سرمایه زیادی می خواست ؟ شما پول از کجا آورید ؟

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه صنعت ساختمان :

کل کارکرد من از حقوق های سال های کارمندی که جمع کرده بودم و کل سرمایه ای که از کارهای بازسازی و ارائه خدمات بدست آورده بودم ،یک خودرو بود که البته من این خودرو را سه پله رشد داده بودم و خودرو خوبی داشتم . این خودرو را فروختم و توانستم در جنوب مرکز شهر تهران یک واحد کوچک متراژ خریداری کنم . اگر بخواهم از اعداد و ارقام صحبت کنم شاید برای شنوندگان هم جالب باشد. ما سال 99 یک واحد را 900 میلیون تومان خریدیم و 50 میلیون فرآیند بازسازی روی ملک انجام دادیم . داخل واحد آپارتمان کاملا نوساز شده بود و واحد را 1700 میلیون تومان بعد از گذشت دو ماه فروختیم . به واسطه اینکه واحد آپارتمان کاملا نوسازی شده بود و قیمت آپارتمان نوساز چیزی حدود 20 درصد بیشتر بود .

استمرار در کار

این فرآیند هی تکرار شد و ما توانستیم بافت فرسوده شهر را نوسازی کنیم و هم به اقامتگاهی که مردم در مرکز شهر دارند کمک کردیم ، هم اینکه یک ارزش افزوده ای به سرمایه خودمان اضافه کردیم و می توانستیم زودتر به جایی که دوست داریم برسیم . ما به دلیل زحمت های شبانه روزی سازنده ( ساختمان ساز ) شدیم. کار بازسازی بسیار کار سختی است و شما قطعا با همسایه ها ، مالکین دیگر به واسطه سر و صدا، گرد و خاک درگیر هستید و همه این ها را باید به درستی مدیریت کنید .ما با تکرار این کار توانستیم اولین ملک کلنگی را خریداری کنیم . حتی بعد از خرید کلنگی برای ساخت مشکل مالی داشتیم . من بارها به بانک ها و شعبات مختلف مراجعه کردم که وام ساخت برای تکمیل ساختمان بگیرم ولی موفق نشدم و خیلی سختی کشیدیم .

مهندس کریمیان کارشناس کسب و کار :

این بیانی که شما فرمودید تحت عنوان فرصت برای یکسری از آدم ها به همان شکل یا در قالب یک سرمایه اولیه از طرف خانواده است و یا یک ارتباطی به صورت سالم و یا ناسالم ، ولی فرصت فقط این دو راه نیست . بعضی وقت ها فرصت می تواند در قالب یک ایده خیلی جذاب برای شروع فعالیت باشد ، یا یک نیازی که در بازار شناسایی شده است ، یا یک تکنیک ، یک فن کسب و کار ، یک زرنگی و تبحری که فرد دارد ، همه اینها فرصت هایی برای ورود به فضای کسب و کار است . چرا ما فقط دو فرصت اول را می بینیم ، چون دو فرصت اولی براحتی بدست می آیند ولی فرصت های دیگر به تلاش می خواهد .

به عمل کار برآید به سخندانی نیست !

جناب آقای دکتر میثم مداح هم گفتند خیلی تلاش کردند تا فرصت ها را ساختند . از خودرو شخصی ، راحتی و آسایش یک تایمی گذشتند ، وقت و انرژی صرف کردند تا این فرصت ها بوجود بیایند . اصل مطلب این است که بعضی فرصت ها بوجود می آیند ، بعضی فرصت ها را باید بوجود آورد و یا ساخت . ولی هر دو فرصت هستند و هر دو باعث رشد انسان می شوند . حالا اگر ما درشرایطی هستیم که این فرصت ها از عامل بیرونی مانند دوست و یا خانواده برایمان فراهم نشده باید این فرصت ها را بسازیم .

تجربه مشابه

من هم زمانی همانند دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه برای کسب و کار خودم خودرو شخصی و طلاهای همسرم را فروختم و سعی کردم این فرصت را بسازم .پس متوجه می شوم که آقای مداح کار آفرین نمونه چقدر تلاش کرده اند ، آدم های زیادی مثل ایشون هستند . یک کتابی است به نام سرگذشت 50 کنشگر اقتصادی ایران ، کتاب بسیار زیبایی است به شنوندگان عزیز توصیه می کنم که حتما مطالعه کنند . داستان کار آفرینان ایرانی را کامل تشریح کرده است . اگر این کتاب را مطالعه کنند می بینند که بسیاری از این کار آفرینان درشرایط بسیار سختی گلیم خودشان را از آب بیرون کشیدند و این فرصت را قدم به قدم ( قطره به قطره ) ساخته اند .

مجری :

پس این پیش فرضی که می گویند وقتی کسی صاحب کسب و کاری است خیلی پول داشته و یا رانت و رابطه ای داشته است الزاما پیش فرض درستی نیست ؟

مهندس کریمیان :

الزاما نیست ، این فرصت ها هم هست و فرصت های دیگر هم وجود دارد . فکر می کنم اگر کسی امید داشته باشد این فرصت ها را می تواند پیدا کند . فرصت ها کم نیست ، کار آفرینان ، اصناف ، صاحبان کسب و کارهای نوپا ، بسیار دیده ایم که یک اتفاق و یک فرصتی را شکار کردند .

مجری :

این حواس جمع بودن و انگیزه داشتن مهم است . خیلی وقت ها این بی انگیزگی باعث می شود ما این فرصت ها را نبینیم .

دو تا موضوع است که دوست داشتم به آن ها تاکید کنم .

نکته اول :

دوستانی که به عنوان کار آفرین و صاحبان کسب و کارها اینجا تشریف می آورند اکثرا تجربه کار به عنوان کارمند چه دردستگاه دولتی و چه بخش خصوصی دارند و برای شخص دیگری کار می کردند و تصمیم گرفتند که برای خودشان کار کنند . البته سوءتفاهمی ایجاد نشود که کارمند بودن امر بدی است و یا ما با کارمند بودن مخالف هستیم ویا افراد نباید کارمند باشند .

اصولا من فکر می کنم هر کدام از دوستان که به عنوان کار آفرین اینجا تشریف می آورند ، اگر کسانی به عنوان کارمند نباشند هر چقدر هم توانایی داشته باشند ، صاحب ایده و تخصص هم باشند اصلا نمی توانند کار کنند . باز هم به کسانی نیاز دارند که بتوانند کار را اجرا کنند . این موضوع را تاکید می کنم که سوءتفاهم و برداشت اشتباهی صورت نگیرد . بنده خودم سال ها کارمند هستم و این مسیر را برای خودم انتخاب کردم و با کارم زندگی می کنم .

نکته دوم :

مهندس کریمیان : ما چه کارمند و چه کار آفرین باشیم ، چیزی که مورد اهمیت است رشد کردن است . ما باید دیدگاه رشد داشته باشیم ، شخصی که در جایگاه کارمندی است باید برای رشد جایگاه خود و سازمان تلاش کند . کارآفرین هم در حال تلاش برای رشد در کسب و کار خود است. جایی که ما دست از رشد کردن بکشیم خطرناک و بد است . اتفاقا صاحبان کسب و کار به دنبال افرادی هستند که رشد کردن را دوست داشته باشند و به دنبال رشد کردن باشند. بنابراین این رشد دادن جایگاه خود و سازمان در هر دو فرمت یکسان است و ما در این برنامه قرار در مورد همین رشد صحبت کنیم . در صحبت های ما احتمالا کارآفرینان عزیز و کارمندان گرامی نکته ای برای رشد می یابند و سوغاتی می برند . حواسمان باشد به هیچ بهانه ای این رشد کردن را نباید متوقف کرد.

مجری : جناب آقای دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه برنامه سوالی از شما پرسیدند ، چرا یک نوع تقابل بین ساختمان سازان سنتی و صنعتی ایجاد شده است ؟ در حالی که همه کشورها حتی صنعتی ترین کشورهای جهان ساختمان های سنتی با فرهنگ قدیمی مردم همان کشور با سازنده هاهی صنعتی در کنار هم کار می کنند . عده ای در حال تخریب کسب و کارها هستند ؟

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه حوزه ساختمان :

شنونده ی عزیز فرمودند تقابل ساختمان سازی سنتی و صنعتی ، من فکر میکنم در فرایند بازسازی که عرض کردم ایشون احساس کردند که ما بافت قدیمی شهری را از بین می بریم و یک بافت صنعتی جایگزین می کنیم . اما طبق استاندارد برای ساختمان ها عمر مفیدی وجود دارد که در واقع تاسیسات و ابنیه یک ساختمان پس از گذشت مدت زمانی کاملا از بین می رود و نمی توان از آن استفاده کرد و مردم نمیتوانند آسایش و آرامش در آن خانه داشته باشند . مثلا : لوله های فلزی که قبلادر ساختمان ها بکار برده می شد بعد از مدت زمانی دچار گرفتگی و رسوب می شود و فشار آب ساختمان به شدت پایین می آید . پس در این ساختمان ها باید تخریب و نوسازی  و یا بازسازی صورت گیرد و این یک نیاز است .

شناسایی نیاز بازار

ما آن زمان این نیاز را شناسایی کردم و در صدد برطرف کردن این نیاز شدیم . در ضمن قیمت واحد نوساز با قیمت واحد قدیمی ساز خیلی متفاوت است و آن کسی که دوست دارد در خانه ی نوساز زندگی کند و بودجه کمتری دارد با این بازسازی و نوسازی با هزینه کمتری در خانه ی نوساز سکونت می کند . همین امر باعث شد ما سرمایه اولیه برای ساختمان سازی را بدست بیاوریم .

در ساختمان سازی هم ساختمان هایی را تخریب می کنیم که واقعا از درجه انتفاع خارج شده است و ساختمان هایی مخروبه با قدمت بیش از 80 سال که نوسازی و بازسازی می شوند که از نظر ایمنی هم خیلی به نفع مردم است . چون ساخت قدیم طبق آیین نامه 2800 نبوده و اگر زلزله ای در شهر تهران اتفاق بیافتد احتمال تخریب این ساختمان ها صد در صد است . نوسازی این ساختمان ها از نظر ایمنی و آرامش بیشتری برای مردم ایجاد می کنند .

نقش پر رنگ تعاون در گسترش کارآفرینی

دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه صنعت ساختمان : ما در تعاونی مسکن سرمایه های خرد دوستان را جمع آوری کردیم. این سرمایه ها به ما این قدرت را داد که علاوه بر تکمیل پروژه های که در دست داشتیم پروژه های جدید و بزرگ تری را بتوانیم تعریف کنیم. در همین حین من پروانه مجری ساختمان را گرفتم. که آزمون سختی هم داشت. شرکت کردم و توانستم پروانه مجری ساختمان را دریافت کنم. در کنار این ها پروژه های دیگری را با قرادادهای مدیریت پیمان و قرار داد های پیمانکاری بگیرم و دوباره به این فکر افتادم که شرکت مجری ساختمان را ثبت کنم.

سال شکوفایی کار آفرین نمونه :

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه : می توانم بگویم سال 1401 واقعا سال شکوفایی کسب و کار ما بود و ما به مرحله ای رسیدیم که یک شرکت تعاونی مسکن داشتیم ،یک سرمایه خردی جمع شد ، ساختمان سازی انجام می شد ، سود سهامداران بین آنها توزیع می شد و شرکت مجری ساختمان هم پروژه های ساختمانی دیگری هم علاوه بر پروژه های خودمان می گرفت و فرایند ساخت را  انجام می داد و آن هم برای ما سودی را فراهم می کرد.

دکتر-میثم-مداح-مجری-ساختمان-پایه-3
دکتر-میثم-مداح-مجری-ساختمان-پایه-3

در این مدت هم از نیروهای خیلی خوبی استفاده می کردیم . واقعا همان گونه که شما فرمودید ما کارمند خیلی خوب هم داریم که من همین جا از آنها تشکر می کنم که اگر آنها نبودند ما نمی توانستیم این مجموعه ها را به درستی مدیریت کنیم .

پس از این ما به این فکر افتادیم که این واحد ها یک فرایند فروش و یک مدیر فروش می خواهد و بهتر است فرایند فروش را هم خودمان انجام دهیم و در ابتدای سال 1402 هم دپارتمان مشاوران املاک را تاسیس کردیم که کار فروش واحدها را انجام دهند. در این مجموعه ما حدود 50 نفر امروز مشغول به کار هستند و من احساس می کنم که به نحو احسن کارشان را انجام می دهند و همین امروز از آن ها هم تشکر می کنم و به سه مجموعه راه اندازی شده دست پیدا کردیم .

نقش دوستان در ظهور یک کارآفرین نمونه

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه : یکی از کارهای خیلی مهمی که انجام دادم و فکر می کنم که باید اینجا حتما خدمت شنوندگان عزیز بگویم ، من توانایی مدیریت این مجموعه ها به تنهایی را نداشتم و از دوستان خیلی خوبی استفاده کردم و مدیریت هر بخش را به یکی از این دوستان سپردم ، آموزش هایی که در ذهنم بود به این عزیزان دادم حتی این آموزش ها را به صورت ویدئویی ضبط کردم تا دیگران هم بتوانند از این استفاده کنندو سعی کردم آن دانشی که باتجربه این چند ساله بدست آوردم را ثبت و ضبط کنم و در اختیار دیگران هم قرار دهم. هدف اصلی من از حضور در این برنامه نشر این اطلاعات بود که امکان دارد از یک قدم کوچک شروع کرد و به یک رشد و توسعه در کسب و کار رسید .

پرورش نیروی انسانی کارآمد

ما این رشد و توسعه را ظرف مدت یکسال به دست آوردیم با فرایند مدیر پروری و آموزش افراد و برون سپاری آنها به این مدیرانی که از دل این کسب و کارهای کوچک ما بیرون آمده بودند.

سال 1402 شروع یک سال جدید و خوبی برای ما بود و من یک مجموعه دیگر هم به همت برادرم راه اندازی کردم ، دپارتمان حقوقی که به مجموعه ما اضافه شد و توانستیم این چهار مجموعه را راه اندازی کنیم .

با حداقل سرمایه شروع کنید

نکته ای که اینجا من باید بگویم که ما برای راه اندازی این مجموعه ها سرمایه های خیلی زیادی به کار نبردیم ، یک فضایی را اجاره کردیم ساختمانی قدیمی در مرکز شهر ( ساختمان قدیمی حدودا 100 ساله ) واحد ها را دوباره بازسازی کردیم و مجموعه ما در طبقات مختلف این ساختمان به فعالیت خود ادامه می دهند .

من وقتی نگاه می کنم آدم هایی که اینجا کار می کنند و از کنار این کسب و کاری که ایجاد شده درآمد دارند ، به نظرم لذت بخش ترین فرایند این کسب و کار همین موضوع است نه درآمدی که محقق می کند. احساس خوبی که این موضوع به من می دهد ، من را به فکر راه اندازی مجموعه های جدید می اندازد . از درآمد هایی که این مجموعه ها دارند ما تصمیم به راه اندازی یک مجموعه تولیدی و بازرگانی گرفته ایم که در مراحل شروع این کار هستیم . این کار نیز به همت یکی از دوستانم که در این زمینه تجربه دارد انجام می شود .

اثرات ماندگار دوستی و برادری در ظهور کارآفرین نمونه دکتر میثم مداح

مجری :

آقای دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه : دوستی که سال 1394 با هم شروع به فعالیت کردید هنوز هم با شما همراه است ؟

دکتر-میثم-مداح-کارآفرین-نمونه
دکتر-میثم-مداح-کارآفرین-نمونه
دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه :

بله هنوز هم با هم ( جناب آقای دکتر مصطفی مرادی ) فعالیت می کنیم. الان ایشون در حال فعالیت روی کارگاه تولیدی و شرکت تولیدی صنعتی نپتا است. اتفاقا همین الان برای تهیه دستگاه این کارگاه تولیدی با مشکل مالی مواجه هستیم و باز هم به بانک ها مراجعه کردیم که از ما حمایت کنند ولی متاسفانه این اتفاق نیافته است . یک نکته ای هم که لازم می دانم توضیح بدم ، اگر کسی تصمیم به راه اندازی کسب و کاری دارد نباید به فکر حمایت از ارگان ها و بخش های مختلف ( بانک ) باشند . در واقع باید فقط روی خودتان حساب کنید و روی پای خودتان بایستید، چون فرایند سختی است .

من امروز به یکی از دوستانم گفتم که یکی از واحدهای آپارتمان که به صورت مشترک خریداری کردیم را بفروشیم ، این دستگاه را خریداری کنیم و این کارگاه تولیدی را راه اندازی کنیم .

مجری :

آقای کریمیان در داستانی که آقای مداح برایمان تعریف کردند سرعت بالایی در اتفاقات وجود داشت . اگر این داستان و اتفاقات از سال 96 تا الان در نظر بگیریم جمعا در طول مدت 6 سال روی داده است و اوج این رشد از سال 1400 بوده است . اتفاقا در زمانی که شرایط اقتصادی خیلی به سامان نبوده و خیل یاز فرایند ها اصولا سرعت پایینی پیدا کردند. نکته ای که وجود دارد و می خواهم نظر شما را بدانم و راهنمایی کنید که آیا سرعت و یا مقیاس مناسبی برای توسعه و رشد در کسب و کار وجود دارد ؟ و یا بسته به نوع کسب و کار و شرایط متفاوت است ؟ بلاخره نیاز است با یک استانداردی مقایسه صورت گیرید .

مهندس کریمیان :

البته نمی توان گفت یک سرعت ویا شاخصی وجود دارد که کسب و کار رشد خوب و یا بدی دارد . البته چیزی که به نظر من مهم است و لابه لای صحبت های آقای دکتر میثم مداح هم به ذهنم رسید اینه که با اولین قدم کار شروع می شود ولی نباید انتظار داشت در قدم اول اتفاقات خوب برای کسب و کارمان بیافتد . یک مثالی که هست اینه که وقتی شما با خودرو خود در تاریکی شب حرکت می کنید چراغ های خودرو 200 متر جاده را روشن می کند و همین قدر برای ادامه دادن جاده کافی است .

صبر عامل اصلی موفقیت

وقتی جلوتر می روید 200 متر بعدی و به همین ترتیب و شما خیلی راحت در شب به مقصدتان می رسید ، بدون اینکه کل جاده برای شما روشن بوده باشد . پس اگر ما در یک راهی قدم گذاشتیم اگر اولین قدم ها موفقیت آمیز بود نباید انتظار داشته باشیم از همان اول همه مسیر برای ما روشن باشد . انتظار نداشته باشیم ما هم در طول 6 سال به موفقیت برسیم . ممکن است در طول 3 سال و ممکن است در طول 10 سال به موفقیت برسیم. چند وقت پیش فیلمی از یک کارآفرین دیدم که بسیار جالب بود ، بعد از 10 سال با یک چالش جدی در کسب و کارش مواجه و تقریبا دیگر ناامید شده بود . کار آفرین می گفت : هواپیمای من سال 11 از روی زمین بلند شد و اون رشد و توسعه برای کار آفرین اتفاق افتاده است .

ما می توانیم از همت کارآفرینان الگو بگیریم ولی از مدل رشد آنها نه . نمی توان گفت من باید دقیقا مثل این کارآفرینان باشم . بدونید اگر ما توانستیم 200 متر اول را روشن کنیم همین طور ادامه بدهیم تا انتهای مسیر گام به گام جلو برویم .

مجری :

آقای کریمیان نکته ای اینجا وجود دارد ، خوب این 200 متر جلو روشن است ولی بعد از آن که تاریک است استرس و اضطراب برای کارآفرین ایجاد نمی کند و اینکه هم چنان با خودش احساس می کند که کل مسیر روشن نیست و به تعبیری در تاریکی گام برمی دارد.

مهندس کریمیان :

این چالشی است که کارآفرینان با آن مواجه و دست و پنجه نرم می کنند . عموما در مفاهیم کارآفرینی ، کارآفرین کسی است که ابهام را دوست دارد و به سمت تاریکی ها قدم برمی دارد تا آنجا را روشن کند . همان چیزی که در بحث کارمند و کارآفرین هم بود شاید کارمندان محترم خیلی علاقه به این ابهام نداشته باشند که طبیعی است ولی کارآفرین به ابهام علاقه دارد و تاریکی ها را روشن می کند که طبیعتا تنش و ابهام و چالش ها و گاهی وقت ها در دست انداز افتادن هم برای او اتفاق می افتد و همه را تجربه می کند . از آقای دکتر مداح هم بپرسید بسیار دست انداز داشتن در رسیدن به مسیر موفقیت .

مجری :

ما طبق روال چهارشنبه شب ها در مورد کسب و کارهای کوچک ومتوسط صحبت می کنیم و به فرایندهای توسعه و رشد کسب و کارهای کوچک و نوپا می پردازیم . مهمان های برنامه دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه درحوزه صنعت ساختمان و آقای مهندس مسیح کریمیان کارشناس کسب و کار هستند.

دوستی از شنوندگان عزیز گفتند : خلاقیت هیچ رابطه مستقیمی با تولید سرمایه ندارد، حتی برعکس این موضوع هم هست فرد خلاق سرمایه را فدای خلاقیت خودش می کند.

لطفا راجع به این موضوع هم صحبت کنید که آیا خلاقیت باعث رشد سرمایه می شود و یا سرمایه را نابود می کند ؟

مهندس کریمیان :

خلاقیت خودش یک سرمایه است. اگر در کنار سرمایه مادی قرار بگیرد باعث رشد آن سرمایه می شود.

مجری :

ولی این دوستی که پیامک داده بودند گفتند خلاقیت سرمایه مادی را می تواند از بین ببرد، چون ریسک است ممکنه شما کاری انجام دهید که هزینه بر است و جواب ندهد .

مهندس کریمیان :

یک مطلبی که اینجا جا افتاده ، یادگیری است. اگر شخصی ایده ای دارد و پولی را برای آن صرف می کند ، حتی اگر به شکست بیانجامد باید باعث یادگیری شود . اگر ما یادگیری را حذف کنیم ، بله طبیعتا پول از بین بردن و پول دور ریختن می شود . ولی من اگر یاد گرفتم یک چیزی را چگونه بسازم و دوباره برای دفعات بعدی شکست نخورم ، این یادگیری دارایی من می شود. یادگیری تبدیل به سرمایه می شود . تجربه من گرانبهاترین سرمایه ای است که من دارم. پس در واقع خلاقیت که بزرگ ترین سرمایه است در کنار سرمایه مادی یه به شکوفایی آن ایده  می انجامد یا به یک دارایی به نام تجربه می رسد، که ما از هر دو این ها می توانیم استفاده کنیم.

مجری :

دوستی پرسیدند : نظرتان در مورد خانه های هوشمند چیست ؟ آیا مجموعه شما ، کسب و کار شما در صنعت ساختمان به سمت هوشمند سازی خانه هایی که می سازید رفته است ؟

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه صنعت ساختمان :

اتفاقا یکی از پروژه هایی که من ساخته ام در آن هوشمند سازی را پیاده کردم ولی متاسفانه زیاد با اقبال روبرو نبود. مشتری هایی که برای خرید ملک می آمدند اغلب سنین بالایی داشتند و این فرایند برای آن ها خیلی پیچیده بود . این یک تجربه ی کوچکی که من داشتم ولی من هوشمند سازی را در یک پروژه مسکونی چهار طبقه اجرا کردم و خودم هم خیلی راضی بودم ، چون هزینه خیلی بالایی هم ندارد و به نظرم می تواند خیلی به بهبود کیفیت زندگی کمک کند . شاید در یکسری مناطق هوشمند سازی با اقبال بیشتری مواجه شود ولی ما چون در بخش مرکزی شهر کار می کنیم زیاد با اقبال مواجه نبود .

مجری :

دوستی پرسیدند : چند درصد پیشرفت سریع شما به شانس و چند درصد به تصمیمات آنی شما بستگی داشت ؟

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه :

خیلی سوال زیبایی پرسیدند ، اصلا دوستانم که با من صحبت می کنند همیشه می گویند که تو یک شبه تصمیم می گیری . من واقعا در لحظه تصمیم می گیرم ،فکر می کنم ،جوانب را می سنجم و تصمیم را سریع می گیرم و سریع اجرا می کنم . به نظرم در کسب و کارها و ایده هایی که دوستان دارند ، باید این تسریع در اجرا هم حتما مدنظر قرار دهند چون کسی که اجرا  می کند برنده است.

مثال جالبی براتون بزنم ، زمانی که من تصمیم به راه اندازی دپارتمان املاک گرفتم ، این ایده قرار بود با دو ، سه تا از دوستان دیگر شکل بگیرد ولی آنها به قدری تعلل کردند و جلو نیومدند ، من خودم ظرف مدت سه هفته از آخرین مذاکره ای که با آنها داشتم این ایده را اجرا کردم . این اجرا کردن خیلی مهم است . ممکنه ما در ذهنمان خیلی ایده ها ، فکر ها و     خلاقیت ها داشته باشیم ولی هیچ وقت عملیاتی نکنیم . به نظرم این نکته ی خیلی مهمی است .

مجری :

آقای مهندس کریمیان موقعی که از دکتر مداح در مورد خانه های هوشمند پرسیدند ، ایشون گفتند : من تجربه هوشمند سازی را داشتم ولی با استقبال مواجه نشد ، شاید در جایی که کار می کنیم جواب نمی داد. به نظرم نکته ی خیلی مهمی دارد ، خیلی وقت ها خلاقیت و نوآوری ایده های ما در جاهایی خرج می شود که محل خرج کردنش نیست. این الزاما به معنی بد بودن ایده ما نیست جای درستی انتخاب نشده است .

مهندس کریمیان :

ایده ها در یک زمان و در یک فضای مناسب می توانند رشد کنند مانند یک بذر، شما اگر در خاک نامناسب بگذارید بهترین بذر هم که باشد یا رشد نمی کند و یا رشد ناقصی خواهد داشت . بنابراین برای ایده باید محیط ممناسبی فراهم شود. فضا محیطی است که ایده در آن اجرا میشود و یا بودجه ای است که باید به ایده تزریق شود و یا بازاریابی که باید برای ایده اتفاق بیافتد. اگر این فعالیت ها ایده را شکوفا نکنند اون ایده به سرانجام نخواهد رسید . حالا الزاما نمی توانیم بگوییم ایده در آنجا متوقف می شود ، شاید در زمان دیگری و یادر شرایط بهتری بتوان دوباره اون ایده را به جریان انداخت و استفاده کرد .

این نکته ی خیلی مهمی است که قبل از پیاده سازی و تجاری کردن ایده ها حتما راجب به محیط و فضای بازار یک بررسی داشته باشیم . من سالهاست در این حوزه فعالیت می کنم خیلی از کسب و کارها می پرسند : ما می خواهیم این محصول را وارد بازار کنیم آیا الان زمان و شرایط مناسبی است یا خیر ؟ حالا چندین میلیارد پول تولید کننده درگیر وارد کردن محصول در زمان مناسب به بازار است. این سوال خیلی مهمی است. من توصیه می کنم همه کسانی که قصد راه اندازی کسب و کار و تولید یک محصولی را دارند قبل از شروع حتما یک تحقیقی در مورد شرایط بازار و زمان مناسب داشته باشند.

مجری :

دوستان گرانقدر این صحبت هایی که بیان شد در واقع بخشی از راه کارهایی است که به توسعه کسب وکار می انجامد و همه در همین راستاست . اگر که به راه اندازی و یا توسعه کسب و کار فکر می کنید بدون در نظر گرفتن بازار و یا شرایط اجتماعی ، فرهنگی ،سیاسی و اقتصادی بازار قطعا رشد و توسعه اتفاق نمی افتد. کسی که در این شرایط کار می کند به قول معروف باید در همه جا چشم داشته باشدو با این چشم به دقت هر اتفاقی در پیرامونش می افتد را ببیند ، تجزیه و تحلیل کند و بر مبنای آن تصمیم بگیرد. اگر در تجزیه و تحلیل خود ذره ای اشتباه کند ممکن است دچار مشکلات عدیده ای شود. آقای مداح آیا شما مشکلات عدیده هم در کسب وکار خود داشتید؟

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه :

اتفاقا من قبل از آمدن به برنامه فقط لیستی از مشکلات عدیده که داشتیم را نوشتم. مشکل اصلی که می تواند برای راه اندازی کسب و کارها پیش روی باشد اخذ مجوز ها می باشد. حالا یکی از بخش های کسب و کارمان را براتون مثال بزنم . ما برای دپارتمان املاک مجبور شدیم جایی را اجاره کنیم و بعد برویم برای آن جواز بگیریم . طبق روال این گونه است که جایی اجاره می شود و جواز کسب تهیه می کنیم ، در مدتی که جواز کسب آماده شود حق کار و فعالیت ندارد. این مجوز حدودا 7 ماه طول کشید . ما در طول 7 ماه اجاره ملک را پرداخت کردیم ، پرسنل داشتیم ولی بدون جواز اجازه کار نداشتیم .

مجری :

آقای دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه واقعا کار نمی کردیم ؟

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه :

نمی توانم دروغ بگویم کار می کردیم ولی به صورت خیلی محدود ، چون مجوز نداشتیم. در ورودی دپارتمان بسته بود ، اجازه نداشتیم در را باز کنیم و کارمون را انجام میدادیم. حتی چند باری هم اخطار منع فعالیت به ما دادند. که بعد مدتی موفق به کسب جواز شدیم.

دکتر-میثم-مداح-کارآفرین-حوزه-ساختمان
انتقاد از درگاه ملی مجوزها

این روند طولانی اخذ جوازها تهدیدی برای کسب و کارها است . ما منابعی داشتیم و توانستیم در طی 7 ماه اجاره را پرداخت کنیم و خلاصه کسب و کارمان زمین نخورد اما شما حساب کنید شخصی می خواهد کسب وکاری راه اندازی کند 7 ماه باید اجاره سنگین را پرداخت کند تا بتوانند جواز را بگیرد ، چه هزینه ای باید متحمل شود. مورد بعدی که من قبلا در موردش تو صحبت هام اشاره کردم ، عدم پشتیبانی بانک ها است . که اصلا از کارآفرینی ،تولید و ساخت و ساز حمایت خیلی اندکی می شود و همین جا از این تریبون استفاده می کنم از مسئولین می خواهم به این موضوع رسیدگی کنند.

سرمایه محرک اصلی

محرک اصلی کسب و کار سرمایه است. ما توانستیم از سرمایه های خرد اقوام ، دوستان و آشنایان استفاده کنیم و کسب و کار خود را راه اندازی کنیم اما خیلی ها ممکنه با این مشکل مواجه شوند. مورد بعدی که من یادداشت کردم ( وقتی می خواستم برای شرکت در این برنامه بیایم یکی از پرسنل من این مشکل را یادآوری کرد که حتما بیان کنم ) یکی از نیروهای من پارسال مجبور شد شرکت خود را تعطیل کند به خاطر مالیات سنگینی که برای او آمده بود و توان پرداخت نداشت اعلام برشکستگی کرد و الان در مجموعه ما مشغول به کار شده است.

مالیات بی پایه و اساس

به نظر من مالیات باید خیلی با حساب و کتاب دقیقی محاسبه شود . وظیفه خیلی خطیری بر دوش ممیزهای مالیاتی هست ، چون اگر یک مقدار در این حساب و کتاب اشتباه شود واقعا یک کسب و کار نابود می شود. واقعیت خود من سال آینده به دلیل این موضوعات مالیاتی ترس دارم وفکر میکنم که شاید سال آینده شرایط خوبی نداشته باشم .

مجری :

یک بخش دیگری از برنامه را بشنویم. مادر برنامه بخشی به نام شب چراغ داریم که سرکار خانم مهدوخت نعمت زاده همکار گرانقدرمان این بخش را تهیه می کنند و به بررسی باورهای غلطی که در کسب و کارهای مختلف ممکنه شایع باشد اختصاص دارد . در گفت و گو با کارشناس برنامه این باورهای غلط را بررسی و سعی در اصلاح این باور ها برای ما و شما شنوندگان عزیز می کنند. خانمنعمت زاده روی خط ارتباطی برنامه هستند تا از ایشان بپرسیم شب چراغ امشب کدام باور غلط را اصلاح می کند.

خانم نعمت زاده :

سلام عرض می کنم خدمت شما و میهمانان عزیز و شنوندگان محترم برنامه شب آفتابی . آقای جعفری امشب می خواهیم در مورد آدم هایی صحبت کنیم که اطراف همه ما وجود دارند ، گاهی اوقات فکر می کنند حرف ، حرف آنهاست و اگر بگویند همینی که هست شخصیت هایی که روبرو و در تعامل کاری با آنها هستند ناچارند بپذیرند خصوصا اینکه آنها صاحب کار و قدرت و مسند باشند . این ویژگی آسیب زننده است، وقتی شما مدیر یک مجموعه باشید، تعدادی نیروی کار دارید و آن ها همراه شما هستند تا بهره وری در مجموعه بالا برود.

اگر این روحیه در شما باشد در گذر زمان احتمالا آسیب های آن را خواهید دید. اگر همدلی بلد نباشید ، اگر نمی توانید یک وقت هایی از مواضع خودتتان کوتاه بیایید و اگر نتوانید دگر خواهی را در خودتان تقویت کنید . امشب همراه می شویم با خانم دکتر فهیمه ایمن خواه ایشان روان درمانگر هستندو  طرحواره ای که باعث می شود این ویژگی و باور در افراد شکل بگیرد را اصلاح می کنند. با این امید که افرادی که این ویژگی را دارند به این فکر کنند باید سر و سامانی به حال کارشان بدهند . امیدوارم کمی از خود خواهی خودمان کم کنیم و دگر خواهی خودمان اضافه کنیم.

خانم دکتر فهیمه ایمن خواه :

یک باور نادرستی که در برخی از مدیران شرکت ها وجود دارد این است که می گویند روی حرف من حرف نزنید و یا همینی است که هست. به آدم هایی که به عنوان مدیر در مجموعه ای کار می کنند، مادامی که این ویژگی ها را دارندو خودشان را خیلی برتر می دانند، فکر می کنند که دیگران همه باید از آنها تبعیت کنند ، برخی از افراد در آن مجموعه ویژگی های سلطه پذیری دارند ممکنه تابع اون مدیر باشند ، ولی برخی دیگر از افراد هم با توجه به تخصصی که دارند ممکنه تابع نباشند و در نهایت آن شرکت را ترک کنند و این اتفاق اثرات بدی برای مدیر مجموعه خواهد داشت .

این ویژگی ها ناشی از طرح واره استحقاق و یا بزرگ منشی است . بهترین تعریف از طرحواره استحقاق این است که در واقع تمایل یا تلاش فرد برای برتری و قدرت طلبی و بدست آوردن موقعیت ویژه و خاص است و در این مسیر فقط به خواسته های خود فکر می کند . این طرحواره به شکل برتری جویانه خودش را بروز می دهد و در نتیجه آن فرد تلاش می کند چیزی که خودش می خواهد و دوست دارد بدست بیاورد .

نکته مهم :

افرادی که طرح واره استحقاق دارند این نگاه را دارند که بایستی همه چیز برای آنها فراهم باشد و به خواسته ها و نیازهای اطرافیان خودتوجهی نمی کنند و به دنبال راحتی خودشان هستند. اغلب احساسات و خواسته های همکاران و مجموعه خودشان را به راحتی ندید می گیرند و زیر پا می گذارند. این افراد به راحتی به دیگران توهین می کنند و با تحقیر آنها سعی در بالا بردن خودشان دارند. عموما در فضاهای جمعی مثل محل کار یا محیط های دیگر در آستانه اخراج هم قرار میگیرند. (در موارد بسیار شدید)

در واقع این افراد به دنبال برتری برای خودشان هستندو معتقدند استحقاق داشتن چیزهای گوناگون را دارند. زمانی که این حالت از میزان طبیعی خودش خارج می شود و به دنیای جدیدی ورود می کند طرحواره استحقاق شکل می گیرد که دنیای وسیع مخصوص به خودش را دارد و شکل خاصی از افراد را به دام می اندازد. ( به خصوص در محیط های کاری )

نتیجه :

بنابراین می توانیم بگوییم اگر جز افرادی هستید که این طرحواره در شما شکل گرفته است بهار با آگاهی از این مشکل راهکارهای مناسبی برای مدیریت این بحران و یا ویژگی در نظر بگیرید تا بتوانید اثرات سوء آن را در مجموعه خود بسیار کمرنگ تر جلوه بدهید و در نهایت بتوانید مجموعه کارآمد و موثری داشته باشید که تحت تاثیر طرحواره های ناکارآمد از پا در نیافتد و یا اثرات کارآمد بیشتر شود .

مجری :

از خانم نعمت زاده بسیار سپاسگزارم برای آماده کردن این بخش (شب چراغ) که در برنامه شب آفتابی هر شب به شما تقدیم می شود. باز هم تاکید می کنم شاید یک بخشی از فرساینده ترین و سخت ترین کارها که ما در طول زندگی انجام می دهیم مبارزه با باورهای غلی خودمان و اطرافیانمان است . هر آدمی بلاخره ک باورهایی دارد ، به یکسری چیزها فکر می کند و اعتقاد دارد که درست هستند اما در صورتی که هیچ کدام درست نیستند .

تغییر مثبت است

این اندیشه که آنچه فکر می کنم حتما درست است و همینی است که هست ، هیچ جور هم تغییر نمی کنم . این جمله را از خیلی آدم های مختلف شنیدم که می گویند من 40 سالم است 40 سال همین جوری بودم و همینی که هستم و عوض هم نمی شوم . به نظرم یکی از مقدمات نابودی آدم هاست ، وقتی به این نقطه می رسند که من قابل تغییر نیستم. من بر یک مبنایی شکل گرفتم با همین شکل می خواهم جلو بروم ، هر چقدر خسارت داشته باشد ، هر چقدر باعث نابودی من شود و هر چقدر مشکل برایم بوجود آورد تغییر نمی کنم . هر آدمی میتواند خودش را تغییر دهد باید باورها و دیدگاه های غلط خود را شناسایی کند و سعی کند که به نحوی آنها را درست کند .

اگر این کار را انجام دهیم حتما در زندگی موفق تر و آدم های شادتری می شویم ، حتما رشد و توسعه بیشتری پیدا می کنیم و هر چقدر دچار جمود باشیم و فکر کنیم هیچ باوری در ما تغییر نخواهد کرد متاسفانه این اتفاق هم برای ما می افتد و روز به روز بیشتر در جای خودمان حبس می شویم و هیچ تکانی نمی توانیم بخوریم . آقای کریمیان عزیز راجع به تصمیم گیری های آنی که صحبت شد شما نکته ای داشتید که می خواستید اشاره کنید .

مهندس کریمیان :

من می خواستم از آقای دکتر مداح تشکر کنم. این نکته را هم اشاره کنم که در بحث تصمیم گیری آنچه که ما زیان و خطا و حتی فساد در تصمیم گیری می نامیم تعلل در تصمیم گیری است و اگر شما تصمیم نگیرید یعنی منصرف شویدیا فاکتورهایی در تصمیم گیری از گردونه ی محاسباتتان خارج کنید ، در هر دو صورت کار درستی انجام دادید . اما آن کاری نادرست وغلط است که به بهانه بهبود ، بررسی بیشتر و تحلیل بهتر تصمیم خود را به تعویق بیاندازید.

ما برای هر تصمیم یک زمان طلایی داریم و اون زمان طلایی ممکنه بگوییم من برای گرفتن این تصمیم یک هفته وقت نیاز دارم، بسیار هم عالی ولی اگر از این زمان گذشت به هر بهانه ای این تعلل در تصمیم گیری ، زیان و خطا در تصمیم گیری است.

این پدیده ای که آقای دکتر مداح به آن اشاره کردند و تصمیم گیری سریع یکی از عوامل جدی در موفقیت است. یکی از عوامل جدی در توسعه مباحث کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار است. اگر ما بخواهیم معطل کنیم فرایند تصمیم گیری را به بهانه های مختلف (شرایط بهتر، سرمایه بیشتر ، زمان راحت تر ، اوضاع بهتر اقتصادی) همه این ها صرفا بهانه هایی است که می تواند تصمیم ما را دچار فساد و زیان کند.

مجری :

بله درسته ، ضمن اینکه می گویند بی گدار نباید به آب زد و باید همه شرایط رابرای تصمیم گیری سنجید ولی حواسمان باشد خیلی سنجیدن شرایط و باگدار بودن هم کار دست آدم می دهد و مشکلاتی از آن در می آید. آدم اول یک ایده دارد و فکر می کند خیلی خوب است . طبیعتا باید این ایده را بررسی کند ، بازار را نگاه کند ، همه جوانب را در نظر بگیرد .

ولی وقتی بیشتر از یک حدی می گذرد به قول معروف در بررسی جوانب افراط میشود ، حتما یک نقطه تاریک، یک سوالاتی و یک ابهاماتی بوجود می آید . ممکن اسن واقعیت هم نداشته باشد و زاییده ذهن وسواسی آدم باشد و این بهانه می شود که آدم از خیر ایده بگذرد . این نکته ی خوبی نیست. من قبلا هم در برنامه ای گفتم ، بنده دوستی داشتم که ایده ی یک نوع چاشنی ( یک طعم جدید ) داشت و بسیار ایده جالبی بود .

این بنده خدا سرمایه کافی برای اینکه این چاشنی را در مقیاس بالا تولید کند نداشت و دنبال سرمایه گذار بود . به او گفته بودند فرمول این چاشنی را در اختیار کسی قرار ندهد. دوستم اینقدر در مورد این موضوع دچار وسواس شده بود که نمی توانست به کسی اعتماد کند و با کسی حرف بزند . بالاخره اگر کسی می خواست سرمایه گذاری کند باید یک نمونه محصول و یا یک طعمی از محصول می چشید و این دوست ما حاضر نبود نه محصولی و نه فرمولی را نشان دهد . و در آخر هم این ایده روی دست او ماند. آقای دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه صنعت ساختمان در مورد چالش ها صحبت می کردید.

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه سال 1402 :

من در تکمیل فرمایش های مهندس کریمیان عزیز یک نکته ای را می خواستم اضافه کنم و آن هم اینکه کمال گرا نباشید . کمال گرایی کلا با توسعه و رشد کسب و کار یک تضاد بزرگی دارد .

پاسخ به سوال شنونده رادیو اقتصاد

این مثالی که شما در مورد دوستتان فرمودید ، اگر من جای او بودم این ایده را در مقیاس کوچکی درست می کردم و به چند تا سوپرمارکت برده و در خواست می کردم این چاشنی را روی ویترین بگذارند و به فروش برسانند . 10 الی 20 نفر خریداری می کردند و وقتی این افراد خوششان می آمد دوباره تقاضای دیگری داشتند . چه اشکالی داشت که در ابتدا با چند تا سوپر مارکت کار کنم و یا در مقیاس کوچک کسب و کارم را شروع کنم و بعد آن را گسترش دهم.

من همیشه در انجام هر کسب و کاری اول سعی بر شروع کسب و کار داشتم و بعداز آن گسترش دادن آن و این منوال به نظرم اتفاقا خیلی موفقیت آمیز هم بود. در بخش چالش ها هم مورد آخر را می خواستم بگویم . مورد آخر متاسفانه بحث تورم و عدم ثبات اقتصادی و برنامه ریزی است که واقعا یکی از چالش های بزرگ کسب و کارها است.

رکود مسکن

مثلا در همین حوزه ی ساخت و ساز ،ما در تابستان یک پروژه ساختمانی را به اتمام رساندیم. از تابستان طبق آمار رسمی بانک مرکزی که منتشر کرده است ، حوزه ی مسکن با رکود خیلی شدیدی مواجه شده است. حالا ما اگر برنامه ریزی داشتیم برای پروژه ی بعدی و منبع تامینش را پروژه قبلی در نظر می گرفتیم قطعا با مشکلات و گره های خیلی زیادی مواجه می شدیم .

آمار بانک مرکزی در حوزه مسکن

من آمار بانک مرکزی را که نگاه می کردم می گفت ،پروانه های ساختمانی صادرشده 4/1 سنوات گذشته است و یا در بحث فروش مسکن 3/1 نسبت به سنوات گذشته شده است . حتی آمار جالبی که وجود داشت 80% فروش شهر تهران خانه های زیر 5 میلیارد بوده است. به نظر من باید این آمارها و اعداد و ارقام را دنبال کنیم ، اگر می خواهیم در کسب و کارمان تصمیم گیری کنیم بر مبنای این اطلاعات درستی باشد که در دست داریم .

متناسب با بازار حرکت کنید

قطعا اگر من بخواهم پروژه ساختمانی جدیدی را شروع کنم منازلی را ساخت و ساز میکنم که قیمت پایین تری داشته باشند که در دسته ی 80 % فروش قرار بگیرد. یک توصیه ی دیگری که اینجا به ذهنم می رسد انجام بدهند اینه که واقعا در شرایط اقتصادی که فعلا وجود دارد نباید همه تخم مرغ ها را در یک سبد چید. اگر می خواهید کاری را انجام دهید همه سرمایه خود رادر آن کار نبرید. 20% الی 30% را برای آن ایده و کسب و کاری که می خواهید راه اندازی کنید قرار بدهید و بخش دیگر را به یک ایده و یا کسب و کار دیگری در کنارش اختصاص بدهید. من خودم فکر می کنم زمانی رشد و توسعه در کسب و کارم ایجاد شد که به این صورت به آن نگاه کردم ، به صورت چند کسب و کار مختلف در کنار یکدیگر فعالیت کردم.

مجری جناب آقای علی جعفری :

خواهش می کنم آقای کریمیان شما هم درمورد نکته ای که آقای دکتر مداح کارآفرین نمونه فرمودند راهنمایی کنید. اگر سرمایه ای دارید در چند کار به صورت همزمان و کنار یکدیگر انجام دهید. نکته ای که وجود دارد آدمی که کسب و کاری دارد باید روی همان فعالیت متمرکز باشد. آدم یک ذهن دارد که بتواند متمرکز کار کند و یک تعداد ساعاتی هست که می تواند به کار اختصاص دهد. البته درسته ، شمادر یک شکلی که کسب و کارتان دوام و قراردارد می توانید در بخش های دیگر هم وارد شوید. در ابتدای کاربا یک دست نمی توان چند هندوانه برداشت. این ها چگونه قابل توجیه است .

مهندس کریمیان :

یک راه توسعه همینی است که شما فرمودید که آدم کسب و کارش به یک نقطه ای رسید و پایدار شد ،یک خط دیگری و یا یک کسب و کار دیگری راه اندازی کند. اما ما یک مفهومی به نام تیم کسب و کار داریم . همانطور که گفتید ما یک ذهن داریم و باید متمرکز باشیم. اما می توانیم با تشکیل یک تیمی که همفکر هستند و یک افق نگاه را دارند و ذهنیت یکسانی دارند ولی تخصص های مختلفی دارند به این هدف برسیم.

با ترکیب این تیم و تشکیل یک همچین گروهی بتوانیم تفاوت ها و سبدهای دیگری فراهم کنیم که تخم مرغ ها را در سبدهای دیگر هم بگذاریم. یک راه دیگر هم اینکه از محصولات و خدمات مکمل کسب و کار فعلی خود شروع کنیم . مثلا من یک قطعه خودرو تولید می کنم ، خدمات مربوط به همان قطعه را هم انجام دهم. به طور مثال نصب قطعه هم اضافه کنم و یا تعمیرات قطعه راهم اضافه کنم . حالا یک شرکتی بزنم و بحث بیمه و گارانتی همان قطعه را هم اضافه کنم . همین طور آرام آرام سعیی کنیم این سبدها و شرایط را بسازیم.

در شرایط فعلی اقتصادی همانطور که آقای دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه صنعت ساختمان هم فرمودند ما ناچاریم به این روش فعالیت و تلاش کنیم. به هر حال در فضای کسب و کار این جزء الزامات کار آفرینی و راه اندازی کسب و کار محسوب می شود. پس اگر همین الان به فکر راه اندازی کسب و کار هستید به اینکه باید اینگونه توسعه عرضی و طولی را داشته باشیدفکر کنید و به اینکه باید یک تیم قدرتمند داشته باشید فکر کنید و برنامه داشته باشید.

مجری :

دوستی گفتند: فرصت ها را دریابید که مثل ابر می گذرد. مهمان برنامه از این گفته ی بزرگوار خیلی خوب بهره برده اند که الان به اهداف خود رسیده و ایده های خود را اجرا می کند.

دوست دیگری هم گفتند: نگویید مجوز ، بگویید فتح قله قاف. هنوز که هنوز است از کپی گرفتن کارت ملی تا کپی از فلان مدرک را از آدم ها طلب می کنند و معلوم نیست عاقبت این همه هوشمند سازی و کارت ملی هوشمند چیست . همان کارت ملی های قدیمی را می گذاشتند بماند که حداقل کپی می گیریم اینقدر دلمان نسوزد.

ما امشب داریم در مورد توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط و فرایندهای رشد در این کسب و کار ها صحبت می کنیم. مهمانان برنامه مهندس مسیح کریمیان کارشناس کسب و کار و دکتر میثم مداح کارآفرین نمونه در حوزه ی صنعت ساختمان ، با ما همراه باشید.

دوستی گفتند: باسلام لطفا توضیح دهید چگونه سرمایه اندک جمع آوری و در مدت زمان کوتاهی با آن شرکت تعاونی تشکیل دادید.

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه در حوزه صنعت ساختمان  :

سوال خیلی خوبی پرسیدند. تعاونی اصلا به این معنی است که عده ای دور هم جمع شوند یک کار بزرگ را انجام دهندو می تواند از خود خانواده شکل بگیرد. سرمایه های اندکی که خود خانواده دارند ، این ها را روی هم بگذارند. من پیشنهاد می دهم یک واحد آپارتمان کوچک متراژ متناسب با بودجه خود در مناطقی که قیمت مناسب تری دارد. مثلادر حاشیه شهر تهیه کنند و از آنجا می توانند این تعاونی را شکل دهند و یعنی این ها با کمک و تعاون یکدیگر یک واحد آپارتمان کوچک متراژ خریداری کردندو همان را می توانند بازسازی کنند و با ارزش افزوده بازسازی بفروشند.

یا اگر این سرمایه بزرگ تر است. یک زمین کلنگی کوچکی تهیه کنند. و دوباره با درآمدهایی که همین اعضای تعاونی دارند. اقساطی را برای ساخت پروژه پرداخت کنند. حالا اشکالی هم ندارد ساخت یک پروژه ساختمانی 2 یا 3 سال طول بکشد. ولی با همان سرمایه های خرد می توانند. این کار را انجام دهند. بهترین راه برای رشد همین تعاونی ها هستند. که به صورت خانوادگی میتوانند شروع کنند و به دوستانشان هم گسترش بدهند.

مجری :

شما نکته ای دارید آقای کریمیان بفرمایید .

مهندس کریمیان :

من می خواستم فقط یک نکته ای اشاره کنم که خیلی از کسب و کارهای دنیا نه فقط در ایران ، به صورت کسب و کارهای خانوادگی هستند و از همین نقطه شروع شده است. از یک همراهی وهم مسیر شدن در یک کسب و کار کوچک و آرام آرام بزرگ شده است.

مجری :

سرمایه های اندکی که هر کدام از اعضای خانواده می آورند. البته دعواهای بزرگی از این داستان در می آید.

مهندس کریمیان:

بله ولی آن قسمت موفقیت بیشتر از شکستش است.

مجری :

اندکی هم ما هنوز این فرهنگ با هم همراه شدن را نداریم و خیلی زود آدم ها سعی می کنند. راهشان را از هم جدا کنند. و زود نسبت به یکدیگر به شک می افتند.فکر می کنند که سرشان بی کلاه مانده است. اینگونه نیست؟

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه حوزه ساختمان :

من فکر می کنم که باید حتما در این مسیر که می خواهند مبلغی را سرمایه گذاری کنند. یک درصد و یا حتی زیر یک درصد آن را هزینه ی یک وکیل بدهند. برای اینکه قراردادی تنظیم کند. و تمام بندها و شرایط در آن دیده شود تا اگر اختلافی و یا مشکلی پیش آمد. بتوانند به آن رجوع کنند. من حتی با دوستان صمیمی خودم همیشه سعی می کنیم. با همان مواردی که صحبت کردیم و می خواهیم کار را انجام دهیم قراردادی بنویسید و امضا کنیم. حتی دوستی که 20 ساله باهم هستیم. حتی اقوامی که از بچگی باهم بزرگ شدیم. این قرارداد نوشتن باعث میشود. هر جایی اختلافی پیش آمد. به آن رجوع شود و طبق فلان بند و فلان ماده کار ها را انجام دهند. به نظرم راه حلش همین موضوع است.

مهندس کریمیان :

من فکر می کنم این نکته ای که آقای مداح گفتند خیلی به جا بود ولی می توانید از نمونه های موفق و بزرگ الگو گرفت و ان هارا مدل کنید و ببینید چطور دو تا برادر با هم توانستند یک کمپانی راه اندازی کنند و چگونه باهم به مشکل نخوردند. قطعا با هم چالش داشتند ولی چگونه باهم مانده اند. می توانیم از آنها الگو برداری کنیم و مثل آنها رفتار کنیم تا موفق شویم.

مجری :

منظور از دو برادر ، برادران رایت بود که هواپیما را ساختند. یکی از باورهای غلطی که امیدوارم خانم نعمت زاده در برنامه شب چراغ به آن بپردازد. این ضرب المثل عجیب و غریب است. که می گویند اگر شریک خوب بود خدا هم شریک داشت. واقعا بزرگ ترین کسب و کارهای دنیا براساس شراکت شکل گرفته است. و این تفکر که آدم شریک نباید داشته باشد درست نیست. میگویند سعی کن تا جایی که می توانی کسی را وارد کار خود نکنی ، بعدا به اختلاف می خورید. و آخرش هم این ضرب المثل را می زنند . البته که منطقی و درست نیست.

دوستی هم گفتند : سلام بعضی از کارشناسان می گویند عجله و بعضی دیگر می گویند صبر کنید. آخر سر ما نفهمیدیم در مورد ایده ای که داریم سریع تصمیم بگیریم و یا صبر کنیم؟

مهندس کریمیان کارشناس کسب و کار :

من عرض کردم که مابرای تصمیم گیری خود باید یک زمانی به نام زمان طلایی را مشخص کنیم. شناختن این زمان مناسب هنر مدیر یا کار آفرین نمونه است. حالا اگر از آن زمان زودتر اقدام کنیم عجله است. و اگر دیرتر اقدام کنیم تعلل کردن و به تعویق انداختن تصمیم گیری است. شناخت آن زمان طلایی برای هر کسب و کار و کار آفرین نمونه بسیار مهم است.

طبیعتا فردی که گفته عجله کنید منظورش اقدام در زمان طلایی بوده است و فردی که گفته صبر کنید یعنی زودتر از آن زمان طلایی اقدام نکنید. برآورد زمان طلایی برای هرتصمیم، برای خرید ، برای فروش ، برای راه اندازی کسب و کار ، برای جذب نیرو ، برای عرضه به بازار ، اینها همه جزء هنرهای یک مدیر و یا یک کارآفرین نمونه است که وقتی می خواهد کسب و کارش را راه بیاندازد. باید در این زمینه توانمند باشد.

اول راه خود را نمی داند از بزرگتر ها ، از نخبه ها ، از کسانی که سر رشته و تجربه دارند کمک بگیرد و سرنوشت بقیه را بخواند. تا آرام آرام این قلق گیری زمان تعیین کردن و زمان طلایی را شناختن بدست بیاورد. بعد از آن طبیعتا در به تعویق انداختن افراط نمی کند. و در عجله کردن نیز تفریط نمی کند.

مجری :

به 15 دقیقه پایانی برنامه ی شب آفتابی رسیدیم و طبق روال از همراهان و شنوندگان عزیز برنامه خواهش می کنیم به برنامه از 1 تا 10 نمره دهید و بگویید اگر قرار باشد نمره ای به ما بدهید چه نمره ای سهم ما می شود. هر چقدر بالاتر باشد ما خوشحال تریم وولی لطفا نمره ی واقعی دهید. با این شرط که اگر نمره بالا دادید نمی خواهد بگویید چرا ، ولی اگر نمره کم شد حتما یک خط بنویسید که چه مشکلی در برنامه امشب بود که باعث شد نمره پایین تری به ما بدهید. ممنون که با ما همراه هستید.

دوستی گفتند : سلام کسی که ایده ای دارد و آن ایده را اجرا می کند قطعا هر چقدر تخم مرغ دارد خرج آن ایده می کند و چگونه می تواند تخم مرغ هایش را در چند تا سبد متفاوت بچیند ؟

دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه صنعت ساختمان :

اگر قرار باشد همه سرمایه ی خود را روی آن ایده بگذارند ، اگر خدایی نکرده ، ایده و یا محصول موفق نشود قطعا کل سرمایه رااز دست می دهند . من به شما پیشنهاد می کنم که با 50 درصد سرمایه خود سعی کنند ایده را راه اندازی کنند و وقتی ایده موفقیت آمیز بود بعد از آن 50 درصد دیگر را صرف توسعه و رشد کسب و کار خود کنند و از محل درآمد این کسب وکار هم قطعا کسب و کار دیگری ایجاد کنند که اگر خدایی نکرده روزی به هر دلیلی این کسب و کار افول کرد ، کسب و کار دیگر بتواند ایشان را سر پا نگه دارد.

مجری :

یکی از دوستان ما می گفت که تصمیم گرفتم وارد بازار بورس بشوم که سرمایه خودم را به سهام تبدیل کنم. آمدم سبد سهام تشکیل دادم و دیدم سرمایه من 20 میلیون تومان است .اگر بخواهم 5 درصد اینجا بگذارم و 5 درصد در جای دیگری سرمایه گذاری کنم . کلا 200 تومان می شود و پشیمان شدم و همه را در سبد بانک گذاشتم .

مهندس کریمیان :

حتی اگر ایده که داریم موفق هم بشوم ما به یک بخشی از سرمایه برای توسعه و رشد کسب و کار نیاز داریم . یعنی بطور کلی همه سرمایه مان را در یکجا خرج کردن دید نادرستی است. حتی بحث سهام هم که شما مطرح کردید . سرمایه گذاران حرفه ای دربازار سهام هم همین اعتقاد را دارند و حتی یک بخشی از  پول خود را همیشه نقد نگه می دارند که اگر فرصتی پیشامد بتوانند استفاده کنند.

بنابراین طبق حرفی که اول برنامه زدیم (بحث فرصت ها) ، یک فردی که هوشمندی در کسب و کار دارد همیشه باید برای فرصت ها آماده باشد و یک بخشی از سرمایه هم برای فرصت ها آماده نگه دارد. اشکال ندارد از همین امشب شروع کنیم و این فکر را در خودمان ایجاد کنیم که من نباید همه سرمایه خودم را روی یک ایده بگذارم و این یک اقدام جدید ، یک شروع و حرکت جدید می شود.

مجری :

آقای دکتر میثم مداح شما چند سالی است که کار می کنید و به قول معروف هم خوبی ها را دیده اید، هم سختی ها را کشیده اید ، هم امتیازات مثبت را کسب کردید و هم نمره منفی ها را به اصطلاح گرفته اید ، اگر قرار باشد به عنوان کار آفرین نمونه صنعت ساختمان چند تا توصیه به دوستانی که با ما همراه هستند و ما را می شنوند. داشته باشید چیست؟

آقای دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه صنعت ساختمان :

من سعی کردم ذیل مصاحبه در حرف هایم توصیه هایی که دارم را ارائه بدهم. اما یکی از مواردی که جا ماند این است. که هر کسب و کاری قطعا با چالش نیرو های انسانی مواجه خواهد بود. همینطور ما هم با این چالش خیلی مواجه هستیم. راهکاری که به ذهن من می رسد و گاها برای استخدام دوستانی که تشریف می آورند. این است که دانشجویان عزیز سعی کنند استعدادیابی شوند.

استعداد های خودشان را بشناسند و در مسیر استعدادهایشان حرکت کنند. بسیاری از افرادی که برای استخدام تشریف آوردند. ما دیدیم که علایقشان چیز دیگری است. و با تحصیلاتشان مغایرت دارد.یا اینکه علاقه داشته در آن زمینه تحصیل کرده ولی متاسفانه چیزی یاد نگرفته است. در چنین شرایطی مجبور می شویم علاوه بر زمان ، انرژی ، سرمایه ای که برای این عزیزان بگذاریم. تا کار را یاد بگیرند. خودشان هم در واقع از بازار عقب می افتند. و نمی توانند مثمرثمر واقع شوند.

آموزش های دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه در اینترنت

من برای این عزیزان در فضای مجازی خیلی آموزش های زیادی تولید کردم که می توانند مراجعه کنند و ببینند. دیگر عصر اینترنت است خیلی از آموزش ها در اینترنت وجود دارد. به نظرم روی آموزش و استعدادشان خیلی وقت بگذارند. و هر چقدر روی توسعه فردی خودشان کار کنند.

به نظرم می توانند هر ایده ای که دارند و وارد هر کسب و کاری که می خواهند شوند موفق تر و بهتر عمل کنند. موضوع بعدی که می خواهم مطرح کنم بحث پیوند بین دانشگاه و صنایع و کسب و کارها است . ما در دانشگاه ها بخشی به عنوان ارتباط با صنعت داریم ولی متاسفانه در خیل یاز حوزه ها فعال نیست و یا نیمه فعال است. این بخش اگر سعی کند خیلی پر رنگتر واقع شود. من به عنوان صاحب کسب و کار به راحتی می توانم به آن دانشگاه ها مراجعه کنم. و دانشجویان فارغ التحصیل که می توانند با صنعت من همکاری داشته باشند. را از آنجا جذب کنم و خیالم راحت باشد. که آموزش های درست و خوبی دیده اند و نیازی ندارند. من چند ماه و چند سال برای آنها وقت بگذارم که به آن حدی از مهارت برسند .

عدم حمایت بانک از کارآفرین نمونه

مورد بعدی هم که جا دارد مجدد بگویم من از تمام بانک های کشور تقاضا دارم که از تولید و کار آفرین عزیز حمایت کنند . چون واقعا نیازمند حمایت بانک ها برای توسعه کسب و کار خودشان هستند. من در کسب و کار خود یک جایی دیدم می توانم. به جای 50 نفر 100 نفر نیرو داشته باشم ولی سرمایه ام بهم اجازه نمی دهد. می توانم اشتغال زایی کنم ولی سرمایه ام اجازه نمی دهد. و من مجبورم مدت خیلی دیرتری را به اون مقصود برسم ولی بانک می تواند این روند را سرعت ببخشد و تسریع کند.

از تمام کسب و کارها هم خواهش دارم دیدشان فقط دید مادی نباشد. یک مقدار هم دید عامل المنفعه داشته باشند. مشاوره رایگان به دوستان علاقمند بدهند. ما هم در کسب و کارمان همین کار را می کنیم. می توانند ما را پیدا کنند. من همین جا برادرانه اعلام میکنم حاضرم به هر کسی که علاقمند به حوزه ای که در آن مهارت دارم مشاوره رایگان بدهم. تا بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند.

مهندس کریمیان :

من سه تا کلمه دارم که هر سه با الف شروع می شود و فکر می کنم دوستان این سه تا را کنار هم بگذارند. در کسب و کار نوپا و یا راه اندازی کسب و کارشان موفق خواهند شد.

اولین الف ، احترام است. احترام به تیم و نیروهای خود و مشتریان این چیزی است که امروزه می تواند یک تمایز ایجاد کند. اگر به دنبال تمایز در این وضعیت سخت هستیم. و به دنبال فرق داشتن با دیگران و نو فکر کنیم احترام به پرسنل و تیم خودمان و مشتری را باید انجام دهیم .

دومین الف ، امید است. که با تغییراتی که ایجاد می شود و چالش هایی که به وجود می آید. در دست اندازها همچنان به حرکت ادامه دهیم و نا امید نشویم .

سومین الف ، آینده نگری است. اگر می خواهیم حرکتی کنیم قبل از آن یک بررسی و تحلیل انجام دهیم و آن بازار و آن محیط و شرایط را بشناسیم. ترکیب احترام ، امید و آینده نگری به نظر من سه تا کلید است. که در همین شرایط اقتصادی و در همین کسب و کار می تواند ما را یک قدم جلو بیاندازد. و به موفقیت برساند .

مجری :

ما امشب دربرنامه چهارشنبه شب. در مورد کسب و کار های کوچک و متوسط به موضوع فرآیند توسعه و رشد در این کسب و کار پرداختیم. و با مهمانان عزیز صحبت کردیم و از نظرات شما بهره مند شدیم . مهمانان برنامه جناب آقای مهندس مسیح کریمیان کارشناس کسب و کار و جناب آقای دکتر میثم مداح کار آفرین نمونه در حوزه صنعت ساختمان بودند .

لینک برنامه شب آفتابی مورخ یازدهم بهمن ماه هزاروچهارصد ودو در آرشیو رادیو اقتصاد >>>>>

نوشته قبلی
آموزش اصول فروش کلنگی و قرارداد مشارکت در ساخت جلسه پنجم
نوشته بعدی
آموزش اصول فروش کلنگی و قرارداد مشارکت در ساخت جلسه ششم (عقب نشینی کلنگی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست